یه نگاه خسته مونده روی سنگ فرش خیابون
از غم تنهایی میخواد سربذاره به بیابون
یه نفر هنوز تو رویاش مونده تو حسرت پرواز
دوست داره یه بار دیگه برگرده به فصل آغاز
دوست داره بره همونجا که دلسپردبه نگاهی
واسه انتخاب یک عشق مونده بود سردوراهی
خسته ازتموم دنیا خسته از این بی وفایی
واسه باقی راهش تو تنش نمونده نایی
یه نفر نیست که نگاشو ببره تو آسمونا
بگه ستاره ت نشسته منتظر تو کهکشونا
اما اونقدر پرغصه س که نگاش سویی نداره
اما ای کاش یه نفر بود اونو به خودش بیاره
یه قدم مونده هنوزم به همون لحظه دیدار
جای عشق خالیه اینجا میزنه سر روبه دیوار
توی دست اون یه عکسه یه عکس یادگاری
زیرلب میگه مگه تو قول ندادی که منوتنها نذاری
بغض توگلوش وامیشه میشینه غم توچش اون
از ابرنازک چشماش میباره دوباره بارون
واسه گریه های تلخش یه نفر شونه نداره
نا امید تنها وخسته گوشه دیوار سرمیذاره
آسمون یه کم حیاکن دست عشقشو رهاکن
نذار اینجوری بباره لااقل اونو صداکن
داره بیزار میشه کم کم از همه عشقای دنیا
چشماشو میبنده آروم میره کم کم توی رویا
تورویاش میاد دوباره کم کم زیر بارون
باز نگاهشو میدوزه روی سنگ فرش خیابون
.: Weblog Themes By Pichak :.